از دید انسان موحد، اجزای جهان هستی جلوههایی از قدرت، حکمت و جمال الهیاند، از این رو، حیوانات مختلف با گستردگی و تنوع اعجاب آور، همگی نشانهها و آیات آفرینش الهی محسوب میشوند. بنابراین، از جمله ویژگیهای قرآن کریم کاربرد کلمات معمول و مأنوس همچون اسامی جانوران و حیوانات است. کاربرد نام ۴۰ حیوان در بیش از ۱۹۰ آیه و نامگذاری ...
بیشتر
از دید انسان موحد، اجزای جهان هستی جلوههایی از قدرت، حکمت و جمال الهیاند، از این رو، حیوانات مختلف با گستردگی و تنوع اعجاب آور، همگی نشانهها و آیات آفرینش الهی محسوب میشوند. بنابراین، از جمله ویژگیهای قرآن کریم کاربرد کلمات معمول و مأنوس همچون اسامی جانوران و حیوانات است. کاربرد نام ۴۰ حیوان در بیش از ۱۹۰ آیه و نامگذاری برخی سورهها بدین نامها، بیانگر اهمیت کاربرد این دسته از نامها در قرآن است. اما در پژوهش حاضر که به روش توصیفی- تحلیلی صورت گرفته، از میان این حیوانات شتر و خوک بررسی میشود. هدف از این بررسی، عوامل کاربرد شتر و خوک در آیات حاوی نام آن دو به لحاظ دلالت معنایی و موضوعیت است. بدین منظور پس از استخراج کلیه آیاتی که نام آن حیوانات در آنها اشاره شده بود، دلالت معنایی و موضوعیت این آیات بررسی میشود. همان طوری که نتایج تحلیل داده، نشان میدهد، شتر به همان اندازه که در قرآن و اعراب از جایگاه ویژهای برخوردار بود و به دفعات با نامهای مختلف از این حیوان در قرآن کریم اشاره شده است، در مقابل از خوک به پلیدی و نجاست با یک نام «الخنزیر» یاد شده است.
قرائت قرآن کریم یکی از مهمترین وظایف دینی ماست. هدف از انجام این پژوهش، تبیین مسائلی از منظر زبانشناسی است که میتواند در کمک به تلاوت/قرائت درست قرآن کریم راهگشا باشد. برای این منظور، سورههای متعددی از قرآن کریم مد نظر قرار گرفت و پس از تأمل و تعمق در آنها شیوه متداول آموزش قرآن کریم در تجوید بررسی شد. آنگاه با بهره گیری ...
بیشتر
قرائت قرآن کریم یکی از مهمترین وظایف دینی ماست. هدف از انجام این پژوهش، تبیین مسائلی از منظر زبانشناسی است که میتواند در کمک به تلاوت/قرائت درست قرآن کریم راهگشا باشد. برای این منظور، سورههای متعددی از قرآن کریم مد نظر قرار گرفت و پس از تأمل و تعمق در آنها شیوه متداول آموزش قرآن کریم در تجوید بررسی شد. آنگاه با بهره گیری از مفاهیم علم زبانشناسی (شاخه واجشناسی) مشخص گردید که مواردی از قبیل قلب به میم (اقلاب)، یرملون (ادغام)، حروف شمسی (در مقابل قمری) و اخفاء که در علم تجوید به آنها پرداخته میشود، همگی در زبانشناسی در قالب فرایند واجی «همگونی» قابل تبییناند. نتایج نشان داد که در تلاوت قرآن کریم انواع همگونی اعم از کامل و ناقص دیده میشود. این همگونیها عمدتاً از نوع همخوانی، پسرو و همجوار است (نه واکهای، پیشرو و غیرهمجوار). با انجام چنین پژوهشهایی میتوان در جهت آموزش این معجزه جاویدان که روشنگر راه ما انسانها است گامی برداشت و زمینه را برای بهره گیری هرچه بیشتر از آن هموار نمود.