فاطمه نعیمی حشکوائیفصلنامه پازند1735-2290103720140823Categorization and Cognitionمقولهبندی و شناخت519142288FAآزیتا افراشیدانشیار زبانشناسی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگیJournal Article20211225Categorization is the principal cognitive and linguistic endowment of humans. Categorization is a multi faceted process. There are two main views to categorization: classical view and prototypical view. In this essay, these two views are compared with reference to Wittgenstein's approach to family resemblance in categorization. Then the representation of categorization is investigated in grammatical categories, levels of meaning, semantic features and definitions. This essay ends with a short reference to other aspects of categorization such as embodied cognition and cultural cognition.مقوله بندی از مهمترین توانمندی های شناختی و زبانی انسان است. در مقاله حاضر مقوله بندی از جنبه های مختلف و در ساحت های بازنمودی متفاوت بررسی می شود. دو نگرش اصلی به ساختار مقولات عبارت است از نگرش کلاسیک و نگرش پیش نمونه بنیاد. این دو نگرش در کنار نگرش ویتگنشتاین به شباهت خانوادگی در ساختار مقولات، به تفصیل مقایسه و پس از آن بازنمود مقوله بندی به مثابه توانمندی شناختی در زبان در قالب مقولات دستوری، اقسام معنی، مشخصه های معنایی و تعاریف بررسی می شود. پیوند مقوله بندی و جسم مندیِ انسان و در نهایت مقوله بندی و فرهنگ از مطالبی است که در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته است.<br /> <br /> https://www.pazand.ir/article_142288_63eb7ea405074f5d91a2f613f55f79fe.pdfفاطمه نعیمی حشکوائیفصلنامه پازند1735-2290103720140823Orientational Conceptual Metaphors in Persian: A Cognitive Perspective and a Corpus Driven Analysisاستعارههای مفهومی جهتی در زبان فارسی: تحلیلی شناختی و پیکرهمدار2136142291FAکامیار جولاییکارشناس ارشد زبانشناسی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگیمصطفی عاصیاستاد، پژوهشکده زبان شناسی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگیJournal Article20211225The present article studies conceptual metaphors in a representative corpus of Persian texts. Exploiting the Persian Linguistic Database (PLDB), we sampled a corpus of contemporary written texts, based on their similarity to the colloquial language of the Persian speakers, and then tried to identify and extract the relevant conceptual metaphors. The sample corpus contains 10 texts of contemporary Iranian writers, naming Hedayat, Jamalzadeh, Daneshvar, Aale –Ahmad, et al. Analyzing the corpus, the writer managed to extract nearly 2000 conceptual metaphors in the form of 600 name of the mappings. Then the conceptual metaphors classified according to the Lakoff and Johnson classification (1980) as ontological, structural and orientational, and a class of conceptual metaphors that Lakoff and Turner (1989) presented as image metaphors. As the next step I tried to determine the proportion of these classes comparing with each other. I concluded that the Persian speakers make use of ontological metaphors in their daily speech, more than other classes. Then I tried to determine which conceptual mappings and source domains are the most common ones in the class of orientational metaphors. Due to the corpus driven approach in the analysis of metaphors, considerable results obtained. For example it was observed that abstract concepts such as quantification, confrontation or control are understood via some spatial domains such as up & down, front & back and below & above. In addition, some ideas in the conceptual metaphor theory were criticized.هدف از پژوهش حاضر بررسی استعارههای مفهومی جهتی در پیکرهای نمونه از زبان فارسی است. در این پژوهش تلاش میشود تا با بهرهگیری از پایگاه دادههای زبان فارسی، پیکرهای از متون نوشتاری زبان فارسی معاصر که شباهت بیشتری به زبان روزمره سخنوران دارد، نمونهگیری و استعارههای مفهومی نهفته در آن استخراج گردد. سپس این استعارهها بر اساس طبقهبندی لیکاف و جانسون(1980)، در قالب استعارههای «ساختاری»، «هستیشناختی»، «جهتی» و نیز طبقهای از استعارههای مفهومی که لیکاف و ترنر(1989)، تحت عنوان «استعارههای تصویری» معرفی کردند، دستهبندی میشود. در گام بعدی استعارههای جهتی موجود در پیکره استخراج و بسامد هر یک از نامنگاشتها و حوزههای مبدأ تعیین میشود. تلاش بر این است تا پربسامدترین حوزههای مبدأ در طبقه استعارههای جهتی تعیین و مشخص شود که فارسی زبانان در این طبقه از استعارهها بیشتر از چه حوزههای مبدأیی برای بیان مفاهیم انتزاعی بهره میبرند. به عنوان نمونه مفاهیم انتزاعی نظیر کمیت، مواجه شدن و یا تسلط به واسطه جهاتی از فضا و مکان نظیر «بالا و پایین»، «روبرو و پشت» و یا «زیر و رو» درک میشوند. در خلال پژوهش، نگارندگان به دلیل بهرهگیری از پیکره دریافتند که طبقهبندی لیکاف و جانسون(1980) از انواع استعارههای مفهومی، ملاک دقیقی برای محک یافتهها در پژوهش پیکرهمدار نیست و همچنین یافتههای پیکرهای در زبان فارسی در مواردی اصل یکسویگی در نظریه استعاره مفهومی را نقض میکند.
https://www.pazand.ir/article_142291_d46968d59c46de1cfcbb311cb6cc1f25.pdfفاطمه نعیمی حشکوائیفصلنامه پازند1735-2290103720140823Animals, their Body Parts and Behaviors as Source Domains of Conceptualization in Persianحیوانات، اعضای بدن و خصلت های آنها به مثابه مفاهیمی شناختی در مفهوم سازی زبان فارسی3747142292FAفریده حق بین- دانشیار، گروه زبان شناسی دانشگاه الزهراءJournal Article20211225Animals and their physical and behavioral properties are principal cognitive categories. These concepts are based of conceptualization. The present paper tries to explicit how the concepts derived from various aspects of the life of animals are represented in Persian expressions by means of cognitive metaphors and metaphorical expansions in polysemous constructions.حیوانات و مجموعه ویژگیهای ظاهری و رفتاری آنها از نخستین مفاهیمی است که بشر در مییابد و این دریافت در صورت های زبانی مختلف در زبان بازنمود پیدا می کند. در این جستار چگونگی مفهوم سازی و بازنمود این مفاهیم به صورت استعاره، چند معنایی، اصطلاح و تشبیه بررسی و نمونههایی از آنها در زبان فارسی ارائه میشود.
https://www.pazand.ir/article_142292_b0558504ca7332f026188b0de67ddef0.pdfفاطمه نعیمی حشکوائیفصلنامه پازند1735-2290103720140823The Study of World Elements in "The first Snow" by Guy de Maupassant: A Cognitive Poetic Frameworkتحلیل داستان «اولین برف» در چارچوب نظریه «جهان متن»4967142293FAایفا شفائیدانشجوی دکتری زبانشناسی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگیJournal Article20211225In this study "The First Snow" among series of stories by Guy de Maupassant will be analyzed in the Text World theory framework. Text World theory is a Cognitive approach which is used to understand literary works. The main question is to distinguish the principal characteristics used by the author and mental representations created by the reader. The present research shows that this story has mainly narrative structure and the descriptive axis turns around personification. Deictic and attitudinal sub-worlds constitute the majority of sub-worlds in this story which indicates that the author regularly places the reader in different situations; and also character's thought, attitude and desire have a great contribution to developing story by the author and forming mental worlds in reader's mind.در این مقاله قصد بر آن است تا داستان «اولین برف» از مجموعه داستانهای گی دوموپاسان بر اساس «نظریه جهان متن» تحلیل شود. نظریه جهان متن چگونگی درک اثر ادبی را مینمایاند. مشارکان گفتمانی، متن را پایه تشکیل جهان متن قرار میدهند. سئوال مطرح این است که آیا میتوان با نظریه جهان متن ویژگیهای عمدهای را که نویسنده در تولید این داستان به کار گرفته است و از طریق آن روایت داستانی را به پیش میراند و نیز بازنمودهای ذهنی خواننده را، شناسائی کرد؟ در این تحقیق با بررسی عناصری که نظریه جهان متن برای شناساندن جهان تولیدی و ادراکی نویسنده و خواننده معرفی میکند، چنین نتیجهگیری میشود که این داستان عمدتاً ساخت روایی-گزارشی دارد و محوریت توصیف بر شخصیت پردازی استوار است و نیز با توجه به جهان زیرشمول غالب این داستان که از نوع اشاری و نگرشی است، چنین نتیجهگیری میشود که نویسنده عمدتاً با قراردادن خواننده در شرایط زمانی و مکانی متفاوت، روایت داستان را به پیش رانده است و نیز اینکه تفکرات، خواستها و نگرشهای شخصیتهای اصلی داستان در شکلگیری روایت داستانی و جهان ذهنی خواننده نقش پررنگی دارد.
https://www.pazand.ir/article_142293_9efe491499705994dd83a4c79e5b1c0c.pdfفاطمه نعیمی حشکوائیفصلنامه پازند1735-2290103720140823An Introduction to Cognitive Phonologyمبانی واج شناسی شناختی6996142294FAهنگامه صالحی کوپائیدانشجوی دکتری زبان شناسی همگانی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگیJournal Article20211225Generative approach, whether standard generative approach or Optimality Theory is the dominant view in phonological research while phonological works within other approaches have been sparse. However regarding the fact that cognitive approach is a competitor to generative approach, in this research generative phonology is briefly introduced. To do so, two views are presented: Lakoff (1989), which is the first step in cognitive phonology, and Nesset (2008), which is a more recent and systematic view to this approach. This research shows that researchers in cognitive phonology are not unanimous in presenting an integrated framework and method of analysis.امروزه رویکردِ غالب در بررسیهای واجشناختی رویکرد زایشی است، خواه رویکرد زایشیِ استاندارد و خواه نظریه بهینگی، و اصولاً سخنی از دیگر رویکردها و شیوه تحلیل آنها در واجشناسی به میان نمیآید. با توجه به اینکه رویکرد شناختی به عنوان رقیبی برای رویکرد زایشی مطرح است، ضرورت بررسی شیوه تحلیلهای واجشناختی شناختی واضح مینماید. با در نظر داشتن این موضوع هدف از این نوشته آن است که واجشناسی شناختی را به طور مختصر معرفی کنیم. در همین راستا در نوشته حاضر به توصیف دو شیوه از تحلیلهای واجشناختی شناختی، یعنی لیکاف(1989) و نِسِت(2008) پرداختهایم که اولی به عنوان نخستین گام در جهت ارائه تحلیلهای واجشناختی شناختی و دومی به عنوان اثری نوتر و نظامیافتهتر در بررسیهای واجشناختی شناختی در نظر گرفته شدهاند. بررسیهای این پژوهش نشان میدهد که محققان حوزه شناختی هنوز در ارائه چارچوبی یکدست در واجشناسی همرأی نیستند و به راهکارهای تحلیلی یکپارچهای دست نیافتهاند. به بیان دیگر واجشناسی شناختی در ابتدای راه خود قرار دارد و در حوزه واجشناسی به نظر میرسد که در حال حاضر رویکرد زایشی عملکرد بهتری دارد.
https://www.pazand.ir/article_142294_b176418b58cfe18219a315deb18c30fe.pdfفاطمه نعیمی حشکوائیفصلنامه پازند1735-2290103720140823Emotions Conceptual Metaphors in Persian: A Cognitive Corpus-based Analysisاستعاره های مفهومی عواطف در حوزه رنگ در زبان فارسی: تحلیلی شناختی و پیکرهبنیاد97117142295FAسید سجاد صامت جوکندانکارشناس ارشد زبانشناسی همگانی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگیJournal Article20211225This article first reviews findings from contemporary researches on cognitive and propositional (linguistic) approaches to emotion and then presents an analysis of a corpus of Persian language conceptual metaphors of colours based on instances collected from three corpora: Persian Linguistic Database (PLDB), Bijankhan Corpus/Peykare and Google search engine. To do so, a collection of two hundreds and thirteen keywords were selected and searched throughout corpora. Then, names of the mappings were extracted and classified. As a corollary of the patterns derived, it is argued that among the target domains, emotion by 87<strong> </strong>instances had the highest frequency. The results of the study clearly show implications regarding growing a visual culture<strong> </strong>in Iranian Community.نگارنده در این پژوهش بر آن است تا مبحث عواطف را از دیدگاه شناختگرایان معرفی کند و به اجمال رویکرد گزارهای (زبانی) به عواطف و الگوهای مفهومسازی استعاری در حوزه انتزاعی عواطف، بر مبنای حوزه رنگ را در زبان فارسی مورد بررسی قرار دهد .به این منظور ابتدا تعدادی واژه در حوزه معنایی رنگ انتخاب شده است که دربرگیرنده فهرستی از رنگواژهها و ویژگیهای توصیف رنگ است. در مرحله بعد، ساختهای استعاری دربردارنده این واژهها در حوزه عواطف، از جویشگر گوگل، پایگاه دادگان زبان فارسی، و پیکره بیجنخان استخراج شده است. سپس این ساختها تحلیل میشود تا استعارههای مفهومیِ موجود در زیرساخت آنها ارائه گردد. پس از آن، بر اساس تحلیل آماری استعارههای مفهومی استخراجشده، الگوهای کلان مفهومسازی استعاری در حوزه شناختی و ادراکی رنگ معرفی میشود. دستیابی به این الگوهای کلان در پژوهشهای جدید معنیشناسی شناختی از جایگاه مهمی برخوردار است، زیرا بر اساس آن میتوان اطلاعات مهمی درباره شناخت در مفهوم اجتماعی و فرهنگی آن به دست آورد.
https://www.pazand.ir/article_142295_ca6a4c18ee6bb2f5b2777381f495d11a.pdf