فاطمه نعیمی حشکوائیفصلنامه پازند1735-22901038-3920150220Morphologic and Semantic Transparency and Opacity in Persian Compound, Derived and Compound- Complex Wordsشفافیت و تیرگی معنایی و صرفی در واژه های غیر بسیط زبان فارسی1023142167FAازیتا افراشیپژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگیحمید رضاییدانشجوی دکتری زبانشناسی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگیJournal Article20211222Transparency and Opacity are important subjects in language learning. Transparency and opacity are at the interface of morphology, semantics and syntax. In contrast to the previous studies focused on compound words, this study investigates compound, derived and compound- complex words. In this research, the researchers randomly selected one hundred words out of two thousand two hundred eighty two from sokhan two volumes dictionary. After the analysis of lexical morphemes, prefix and suffixes, the semantic relation among components were identified. In this research ten convincing reason were applied to show the transparency and opacity. Some of them are as follows: primary meaning, motivation, winding and narrowing. شفافیت و تیرگی فصل مشترک حوزههای صرف، معنیشناسی و نحو است. غالباً زبانشناسان در مطالعات خود به شفافیت و تیرگی معنایی و صرفی در واژههای مرکب پرداختهاند، اما در این میان، واژههای مشتق و مشتق- مرکب کمتر مورد توجه قرارگرفته است. تا جایی که میتوان گفت در این باره در زبان فارسی مقاله و پژوهشی جامع صورت نگرفته است. انتخاب موضوع این پژوهش نشانگر ضرورت تحقیق در این زمینه است. نگارنده ابتدا واژههای مشتق، مرکب و مشتق- مرکب را از فرهنگ دو جلدی سخن انوری(1382) استخراج کرده است و سپس از کلمات استخراج شده، صد واژه را به طور تصادفی انتخاب و پس از تحلیل و بررسی تکواژهای قاموسی، پیشوندها و پسوندها رابطه معنایی و صرفی بین اجزا آنها را شناسایی کرده است. در این پژوهش، دلایل متعددی برای شفافیت و تیرگی مطرح شده است که عبارتند از مفهوم کانونی، اصل ترکیبپذیری معنایی، تجزیهپذیر بودن واژه، وجود کلمات قابلقیاس، افزایش و کاهش معنایی، رابطه استعاری.https://www.pazand.ir/article_142167_ccc0e51a1ae8b4931a701d124fc1b0d5.pdfفاطمه نعیمی حشکوائیفصلنامه پازند1735-22901038-3920150220Tense/Time of the Verb Survey in Hamakassi and Bahar Turkish Dialectsزمان فعل در گویش ترکی همه کسی و بهار2544142168FAآزیتا افراشیدانشیار، گروه زبانشناسی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگیعلی طالبی انوریکارشناس ارشد زبانشناسی همگانی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگیJournal Article20211222The Azari Turkish has various dialects in Iran. Of these are the dialects in Hamadan Province which are examinable in different phonetic, phonological, morphological, syntactic and semantic levels. This article surveys the various tenses and times in "Hamakassi" and "Bahar" Turkish dialects in Hamadan Province. The verb structures were compared. The results follows: "On fourteen existing verb tenses(Ts) in the dialects, only the three Ts of simple present, simple and perfect pasts follow the same formulae; nine Ts differ in their formulae and two differ in their pronunciations. Of twelve verb endings, eight numbers differ and four the same. References are made to Azari Turkish everywhere in the study.زبان ترکی آذری در ایران دارای گویشهای متعددی است. از آن جمله میتوان به گویشهای ترکی آذری در استان همدان اشاره کرد که در سطوح متفاوت آوایی، واجی، صرفی، نحوی و معنایی قابل بررسیاند. در مقاله حاضر قصد بر این است تا زمانهای متعدد فعلها (دستوری و غیردستوری) در دو گویش ترکی «همه کسی» و «بهار» در استان همدان بررسی و ساخت فعلها در این دو گویش مقایسه شود. از داده های به دست آمده میتوان نتیجه گرفت که از 14 زمان فعل در دو گویش، فقط در 3 زمان حال ساده، گذشتههای ساده و کامل، قاعدههای یکسانی وجود دارد و زمانهای دیگر در قاعدههایشان متفاوتاند و 2 زمان نیز تنها در تلفظ فرق دارند. از 12 شناسه فعلی، 8 شناسه متفاوت و 4 شناسه مشابهند.https://www.pazand.ir/article_142168_d895643196a392a2a17be35f335d4a18.pdfفاطمه نعیمی حشکوائیفصلنامه پازند1735-22901038-3920150220Derivation Process in Nezami’s Masterpiece, Khosrow and Shirinفرایند ساخت واژی اشتقاق در خسرو و شیرین نظامی4560142169FAنازنین امیرارجمندیاستادیار، گروه زبان شناسی، دانشگاه آزاد واحد تاکستانسعیده علی نوریکارشناس ارشد زبانشناسی همگانی، دانشگاه آزاد واحد تاکستانJournal Article20211222The present research is concerned with derivation process in Nezami’s masterpiece, Khosrow and Shirin. Derivation has an active role in word formation and is one of the most productive and frequent mechanisms in any language, particularly in Persian. Authors of this research, by extracting the whole derivatives and analyzing them, and considering the theoretical framework, Bauer (1983); have done a subtle investigation about derivation process, affixation circumstances (prefixation or suffixation) also estimating frequency of affixes applied in the derivative words on the corpus. So concluded that suffixation is much more than prefixation applied in derivation and the most frequent suffixes and prefixes applied, are respectively: »-i«, »nā«. In return, suffixes such as: »-sān«, »-vænd«, »-æk«, »-gān«,<br /> »-dıs«, »-væʃ«, »-vær«, »-ānı«, »-sır«, »-fām«, »-nā«, »-āgın«, »-zār«, »-lāx« and prefixes like: »be-«, and »vā-« are the least frequent affixes in “Khosrow and Shirin”.فرایند اشتقاق نقش فعالی در واژهسازی دارد و جزء ساز و کارهای واژهسازی زایا و پربسامد زبانهای مختلف، به ویژه زبان فارسی، محسوب میشود. از این رو، در مقاله حاضر قصد بر این است تا فرایند ساختواژی اشتقاق در خسرو و شیرین نظامی بررسی شود. نگارندگان در این پژوهش با استخراج واژههای مشتق و تحلیل آنها و همچنین بر اساس چارچوب نظری بائر)1983(فرایند اشتقاق، چگونگی وندافزایی (پیشوندافزاییو پسوندافزایی) و نیز برآورد بسامد انواع وندهای به کار گرفته شده در واژههای مشتق این پیکره زبانی، یعنی خسرو و شیرین نظامی بررسی میشود. یافتهها حاکی از آن است که فرایند اشتقاق از نوع پسوندافزایی با بسامدی بالا و بسیار بیشتر از پیشوندافزایی در ساخت واژههای مشتق این پیکره کاربرد دارد. همچنین، پسوند «- ی» و پیشوند « نا - » پربسامدترین وندهای موجود و در مقابل پسوندهای«-سان»، «-وند»، «-َک»، «-گان»، «-دیس»، «-وش»، «-ور»، <br />«-انی»، «-سیر»، «-فام»، «-نا»، «-آگین»، «-گین »، «-زار »، «-لاخ » و پیشوندهای <br />« بـ- » و « وا- » کم بسامدترین وندهای به کار رفته در ساخت واژههای مشتق این پیکره به شمار می روند. <br /> https://www.pazand.ir/article_142169_57b7f66d02645b37dbd40d8f2b9da4b9.pdfفاطمه نعیمی حشکوائیفصلنامه پازند1735-22901038-3920150220Language Components and Analysis of Discourse Paradoxes in Ironyمؤلفههای زبانی و تحلیل ناسازههای گفتمانی در طنز( مطالعه موردی مجموعه طنز تلویزیونی شبهای برره)6180142170FAنادر امیریاستادیار گروه علوم اجتماعی دانشگاه رازی کرمانشاهاعظم عبادیکارشناس ارشد علوم اجتماعی- مطالعات جوانان دانشگاه مازندرانJournal Article20211222The aim of this paper is investigation of language components in irony program:" Shabhaye Barere". This research analyzes metaphorically language, language components and discourse paradoxes is used in this program. On basis of Bakhtin's view, there are two views on this program: external and internal view. From internal view, language and object have bilateral relationship. From external view metaphorically language is highlight.هدف از این نوشتار بررسی عنصر زبان در مجموعه طنز شبهای برره است. در این مقاله با استفاده از مفاهیم چندصدایی( هتروگلاسیا) و کارناوال میخاییل باختین و با تأسی به آن به مثابه نظریه و روش، زبان استعاری این مجموعه، مؤلفههای زبانی و ناسازههای گفتمانی آن و نحوه دیالوگ و تعامل ذهنیت با زبان آنها تحلیل میشود. در نهایت تفسیر مقاله از زبان طنز شبهای برره به این ایده میرسد که متأثر از دیدگاه باختین میتوان دو نگاه درونی و بیرونی به زبان طنز شبهای برره داشت. از دیدگاه درونی، زبان و سوژه رابطهای دو سویه دارد. همانگونه که زبان سوژه را میسازد، برای بررسی زبان نیز به زمینه آن که همان سوژه است نظر داریم. بنابر این کردارهای زبانی سوژه میتواند با توجه به خود او منطقی یا غیرمنطقی؛ محدود یا گسترده باشد. در اینجا تقابل بین زبان کیانوش (زبان معیار) و زبان بررهایها (زبان غیرمعیار) برجسته میشود و در کل متن میتوان نوع زبان بررهایها را در مقایسه با دیگران، یعنی زبان کیانوش، ارزیابی کرد. از دیدگاه بیرونی استعاری بودن زبان برره برجسته میشود. استفاده کارناوالی کارگردان مجموعه طنز شبهای برره از زبانی خاص در بافتی ناسازگار با زبان رسمی منجر به تولید نوعی زبان نقیضه میشود که از طریق آن از شیوه بیان و تفکر مسلط فراتر می رود.https://www.pazand.ir/article_142170_1777986049ae2391a70d1330a801def5.pdfفاطمه نعیمی حشکوائیفصلنامه پازند1735-22901038-3920150220Conventionalized Impoliteness versus Non-Conventionalized (Implicational) Impoliteness; an Overview of Some of the Concepts Presented by Jonathan Culpeper on Verbal Impolitenessبیادبی قراردادیشده در برابر بیادبی قراردادینشده (تلویحی)؛ مروری بر برخی مفاهیم ارائه شده از سوی جاناتان کالپپر در بررسی بیادبی کلامی8193142171FAسمیه سلیمیانکارشناسی ارشد زبانشناسی دانشگاه شهید بهشتی تهرانJournal Article20211222The present study investigated the concept Conventionality and its relationship with verbal impoliteness in Culpeper's view. The reason of presenting this paper was the importance of this concept in the field of (Im)politeness, specially in Persian studies. First, based on (1) speech acts, (2) discourse/ communicative/ pragmatic strategies and (3) locutions views, one of the challenging questions, e.i. "Is (im)politeness inherent in language?", was disscussed. Then, after reviewing Terkourafi's frame-based model on politeness, conventionality concept in impoliteness was investigated and the similarities and differences of the so called concept between the two domains were considered. After that, the three scales related to conventionalized impoliteness, i.e. the conventionalization scale, the context-spanning scale and the gravity offence scale, and their connectivity was discussed. In the end of this part some defining factors in investigating conventionalized behavior such as intensifiers, taboos, suprasegmental elements and some non-verbal features were introduced. Finally, non-conventionalized impoliteness and its classification including form-driven, convention-driven and context-driven behaviors were discussed.در پژوهش حاضر مفهوم قراردادیشدگی و ارتباط آن با بیادبی کلامی از نظر جاناتان کالپپر (2011) بررسی میشود. علت پرداختن به این موضوع نیز اهمیت این مفهوم در حوزه ادب/ بیادبی کلامی و جای خالی این گونه مطالعات در زبان فارسی است. در ابتدا بر اساس سه منظر کنشهای کلامی، راهکارهای گفتمانی/ وابستگی/ کاربردشناختی و صورتهای زبانی به یکی از سئوالات بحث برانگیز در زمینه بیادبی کلامی یعنی «آیا بیادبی کلامی به طور ذاتی در زبان وجود دارد؟» پاسخ داده میشود. در ادامه پس از مروری بر نظرات ترکورافی (2002، 2005) در مدل قالبمحور در رابطه با ادب کلامی مفهوم قراردادیشدگی در بیادبی کلامی و نیز شباهتها و تفاوتهای این مفهوم در دو حوزه ادب و بیادبی کلامی بررسی و سپس سه پیوستار مربوط به بیادبی قراردادیشده، یعنی پیوستار قراردادیشدگی؛ پیوستار بافتگسترده و پیوستار میزان آزار و ارتباط میان آنها تحلیل میشود. در انتهای بحث بیادبی قراردادیشده نیز به عوامل مؤثر در بررسی رفتارهای قراردادیشده همچون مشخّصگرها، محرّمات زبانی، برخی عوامل زبرزنجیری خاص و ویژگیهای غیرکلامی که باعث افزایش شدت آزار میشوند اشاره شده است. در پایان نیز بیادبی قراردادینشده و انواع آن، رفتارهای صورتمحور، رفتارهای قراردادمحور و رفتارهای بافتمحور، بررسی خواهد شد.https://www.pazand.ir/article_142171_33bb60c66ae11752b83362d54ddaaf67.pdfفاطمه نعیمی حشکوائیفصلنامه پازند1735-22901038-3920150220Topic, Changing the Topic and Speech Style in Male and Female Teachers: A Sociolinguistics and Psychological Approachتنوع موضوع، تغییرموضوع و سبک گفتار معلمان زن و مرد: رویکردی جامعه شناختی روان شناختی95105142172FAسلیمان قادریدانشجوی دکتری زبان شناسی همگانی، دانشکده زبان های خارجی دانشگاه اصفهانآرزو محمودیپژوهشگرJournal Article20211222The linguistic differences between men and women have always been in the focus of the sociolinguistics researches. This study, based on the present theories in this field, tries to survey the effect of the independent psychological variable of gender, on the variables of topics, changing the topic and speech style in the teachers' speech studied. Data required for this study was obtained from the recorded conversations in the offices of teachers for each gender group about 60 minutes, respectively. The results of descriptive data showed that men prefer to manage political issues while women like to have topics related to domestic and family affairs. In addition, men's topics are much more subject to change, while doing so in women rarely form. Following the style of speech, both genders use the standard style, in the same range.تفاوتهای زبانی مردان و زنان همواره مورد مطالعه محققان و زبانشناسان اجتماعی قرار داشته است. این تحقیق سعی بر آن دارد که بر پایه نظرات موجود اثر روانشناختی متغیر مستقل جنسیت را بر متغیرهای تنوع موضوع، تغییر موضوع و سبک گفتار در جامعه زبانی معلمان مورد بررسی قرار دهد. دادههای مورد نیاز از ضبط مکالمات در دفاتر معلمان گردآوری شده است که برای هر گروه جنسیتی حدود 60 دقیقه است. نتایج پس از بررسی توصیفی دادهها نشان میدهد که مردان بیشتر حول موضوعات سیاسی و زنان حول موضوعات خانه و خانواده به بحث میپردازند. علاوه بر آن مردان به میزان زیادتری موضوعات را تغییر میدهند، درحالی که تغییر موضوع گفتگوی زنان به ندرت شکل میگیرد. در پیروی از سبک گفتار، هر دو جنس به طور یکسان از گونه گفتاری معیار بهره میبرند. https://www.pazand.ir/article_142172_67bc88823c960c9a36c57b5d7b00068c.pdf