فاطمه نعیمی حشکوائی
فصلنامه پازند
1735-2290
2717-073X
14
55-54
2019
02
20
گواهنمایی در روزنامهها و مقالات علمی فارسی: نقش ژانر در کاربرد گواهنمایی
5
20
FA
آوا
ایمانی
گروه زبان شناسی، دانشکده زبان های خارجی، دانشگاه اصفهان
avaimani2015@gmail.com
هدف پژوهش حاضر بررسی و مقایسه نقش ژانر و ارتباط آن با مقوله گواهنمایی در مقالات علمی زبانشناسی و روزنامهها و چگونگی کاربرد گواهنمایی در ژانرهای مختلف و ارتباط بین نوع و تعداد گواهنماهای مختلف در هر ژانر است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است که از مؤلفههای کیفی و رویکرد کمّی بهره میگیرد. مؤلفههای کیفی بر اساس الگوی آیخنوالد (2004) و رویکرد کمّی شامل به کارگیری آمار توصیفی و تحلیلی است. ابتدا 24 مقاله علمی و 4 روزنامه به صورت تصادفی و از هر ژانر 5040 جمله (جمعاَ 10080 جمله) انتخاب و سپس نوع و تعداد گواهنماها در هر یک از دو ژانر مشخص شده است. نتایج نشان میدهد که در هیچ یک از دو ژانر مورد نظر، گواهنمایی از نوع دستوری مشاهده نشده و فقط از 6 راهکار گواهنمایی با توزیع فراوانی متفاوت استفاده شده است. بدین صورت که در مقالات علمی، افعال شناختی- ادراکی و در روزنامهها، راهکار نقل قول بالاترین فراوانی را به خود اختصاص دادهاند. در پایان، نتایج سنجه مجذور خی نشان میدهد که به لحاظ آماری رابطه بین ژانر و وقوع تعداد و نوع گواهنماها معنادار است (سطح معناداری= 0001/0) و نشان میدهد مقوله گواهنمایی، مقولهای حساس به بافت و ژانر است.
گواهنمایی,گواهنمایی دستوری,راهکار گواهنمایی,ژانر,سنجه خیدو
https://www.pazand.ir/article_109977.html
https://www.pazand.ir/article_109977_bc4aea2e1fcd923af8c894b1eeff0428.pdf
فاطمه نعیمی حشکوائی
فصلنامه پازند
1735-2290
2717-073X
14
55-54
2019
02
20
چهار آخشیج در اوستا
21
36
FA
حمیدرضا
خوارزمی
استادیار، رشته زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه باهنر کرمان
hamidrezakharazmi@yahoo.com
لاله
محمودآبادی
کارشناس ارشد فرهنگ و زبانهای باستانی، دانشگاه باهنر کرمان
lalemahmudi@gmail.com
نگرش انسانهای نخستین به عناصر و پدیدههای اطراف، نظرگاه خاصی بود که همواره منجر به پرستش آنها در قالب ایزدان و الههها شده است و گاهی خشم و خروش طبیعت یا ناآرامی و رام بودن طبیعت را به آنها نسبت میدادهاند. نگرش آریاییها، خالی از این دیدگاهها نبود و بعد از جدایی آریاییهای هند و ایرانی از شاخه هند و اروپایی، برخی باورها در اندیشه آنان باقی ماند و برخی نگرشها با تغییراتی روبرو شد. از جمله نگرشهای خاص آریاییهای ایرانی میتوان به چهار عنصر طبیعت یعنی آتش، آب، هوا و خاک اشاره کرد. تحقیق بر روی برخی از این عناصر در دوره خاص، میتواند نگرشهایی را بیان کند و زمینه را برای مقایسه با اندیشههای قبلی و بعدی این قوم، به وجود آورد؛ بنابراین هدف از این پژوهش بررسی جایگاه چهار عنصر آتش، آب، باد و خاک در اوستا است که با ذکر ویژگی و کاربرد آنها، دلایل اهمیت این عناصر از قدیم تا به امروز بارز و آشکار میشود. منابع مد نظر، متن گاهان، یسنها و یشتها است.
آب,آتش,باد,خاک,چهارآخشیج
https://www.pazand.ir/article_109978.html
https://www.pazand.ir/article_109978_4fba8c176e828cb4740701e7a990599b.pdf
فاطمه نعیمی حشکوائی
فصلنامه پازند
1735-2290
2717-073X
14
55-54
2019
02
20
تحلیل توصیفی- ریشهشناختی مناصب و مقامات در یادگار زریران
37
56
FA
شیما
صدیقی
کارشناس ارشد فرهنگ و زبان های باستانی، دانشگاه شیراز
sedighii.sh@gmail.com
حسین
نجاری
استادیار گروه فرهنگ و زبانهای باستانی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه شیراز
najari@shirazu.ac.ir
یادگار زریران، یکی از کهنترین متون حماسی- مذهبی و در اصل به زبان پارتی و احتمالاً نثری توأم با شعر است که دلاوریهای ایرانیان در برابر سپاه خیونان را روایت میکند. حضور صاحب منصبان در این جنگ، این متن را از نظر بررسی تعدادی از مقامات درباری که در جنگ حضور دارند، در کنار مقامات لشکری ارزشمندتر کرده است. هدف از انجام این پژوهش، بررسی ریشهشناختی مناصب درباری و لشکری در متن یادگار زریران و سپس ارائه توضیح مختصری از چگونگی وظایف آنها است. تحلیل مناصب ذکر شده در متون کهن، از نگاه ریشهشناسی، درک بهتر و روشنتر وظایف و سلسله مقامات را باعث میشود که در زمان خود از اهمیت خاصی برخوردار بودند. بنابراین میتوان گفت وجود برخی صورتها میان این مناصب، نوعی وابستگی به دورهای کهنتر از عهد ساسانی را بیان میدارد و یا وجوه تمایز میان برخی مناصب به ظاهر مشابه را روشنتر میسازد.
یادگار زریران,زبان پارتی,ریشه شناسی,مناصب درباری و لشکری,ساسانیان
https://www.pazand.ir/article_109979.html
https://www.pazand.ir/article_109979_23830f075ef75cb1e98e94d6d7d1ee49.pdf
فاطمه نعیمی حشکوائی
فصلنامه پازند
1735-2290
2717-073X
14
55-54
2019
02
20
نگاهی ردهشناختی به ترتیب اجزای جمله در زبان ارمنی شرقی(گویش تهرانی)
57
72
FA
بیتا
قوچانی
دانشجوی دکتری زبانشناسی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
ghouchani.bita@gmail.com
علم ردهشناسی، مطالعه تنوعات نظاممند بین زبانها است. مبحث ترتیب واژه نیز در تعیین شباهتها و تفاوتهای میان زبانها یکی از حوزههای مورد توجه در زمینه ردهشناسی زبان است. در پژوهش حاضر هدف، بررسی وضعیت ردهشناختی گونه محاورهای زبان ارمنی شرقی به لحاظ ترتیب اجزای جمله است. بر اساس مولفههای 24 گانه ترتیب اجزای واژه درایر (1992)، دادههای به دست آمده از طریق مصاحبه با گویشور خانم ارمنی(گویش تهرانی) ساکن تهران تحلیل شده است. بررسی دادهها در این پژوهش حاکی از این است که زبان ارمنی شرقی ترتیب غالب فاعل-مفعول-فعل است. چرا که این زبان در 12 مورد الگوی غالب فاعل-مفعول-فعل یا زبانهای فعلپایانی را از خود نشان میداد و در 6 مورد الگوی فاعل-فعل-مفعول یا زبانهای فعلمیانی در این زبان قابل مشاهده است. در برخی مولفهها نیز هر دو الگو به دست آمد. در مجموع با توجه به نتایج دادههای این پژوهش، زبان ارمنی شرقی گرایش بیشتر به الگوی زبانی فاعل-مفعول-فعل یا فعلپایانی دارد.
<br clear="all" />
ردهشناسی,ترتیب واژه,درایر,زبان ارمنی شرقی
https://www.pazand.ir/article_109980.html
https://www.pazand.ir/article_109980_8ba3b433db16c9617c99c4aa7a86fde3.pdf
فاطمه نعیمی حشکوائی
فصلنامه پازند
1735-2290
2717-073X
14
55-54
2019
02
20
بررسی تطبیقی دو فرهنگ لغت یک زبانه دهخدا و مریام وبستر از منظر ارائه اطلاعات مدخلی
73
90
FA
فروغ
کاظمی
دانشیار گروه زبانشناسی، واحد تهران مرکزی، دانشگاه ازاد اسلامی
f.kazemi86@yahoo.com
مجتبی
صمدی
کارشناس ارشد زبانشناسی، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
samadi.mjtb@gmail.com
پژوهش پیش رو با هدف بررسی تطبیقی دو فرهنگ لغت یک زبانه دهخدا و مریام وبستـر، از نظر ارائه اطلاعات مدخلی انجام شده است. در این پژوهش، گردآوری دادهها به صورت کتابخانهای و انجام پژوهـش به روش توصیفی- تحلیلی است. نخست 50 واژه به صورت اتفاقی، حتی المقــدور از کلیه حروف الفبایـی، از دو فرهنگ لغت مورد بررسی، انتخاب و تحلیل شده است. سهم هر یک از فرهنگها 25 واژه بود. پژوهش حاضر که بیشتر در حوزه اطلاعات مدخلی و اصول فرهنگ نگاری این دو فرهنگ لغت را بررسی کرده است، در پی پاسخ به این پرسشها است که از نظر ارائه اطلاعات مدخلی، آیا تفاوتی در دو فرهنگ لغت مریام وبستر و دهخدا وجود دارد؟ و این دو فرهنگ لغت، واژههای هم آوا- هم نویسه و چندمعنا را چگونه ارائه کردهاند؟ با توجه به نمونههای تحلیل شده در حوزه ارائه اطلاعات دقیق، منظم و کاربردی مدخلها و نیز اصول استاندارد شناخته شده فرهنگ نگاری، تفاوتهایی به طور واضح مشخص است. نتایج نشان میدهد که این دو لغت نامه، در ارائه هم آوا- هم نویسگی و نیز چند معنایی با یکدیگر تفاوتهای بارز و گستردهای دارند. زیرا برخلاف لغتنامه دهخدا که در ارائه اطلاعات مهم مدخلی، استاندارد مشخصی در تفکیک اینگونه مدخلها به کار نبرده است، فرهنگ لغت وبستر با استاندارد روشن و البته مختص خود، اینچنین مدخلها را از یکدیگر تمیز داده است.
فرهنگ نویسی,فرهنگ یک زبانه,مدخل واژگانی,فرهنگ دهخدا,فرهنگ وبستر
https://www.pazand.ir/article_109981.html
https://www.pazand.ir/article_109981_9956651bda6b43ae44e1731b36c854e3.pdf
فاطمه نعیمی حشکوائی
فصلنامه پازند
1735-2290
2717-073X
14
55-54
2019
02
20
توانائی های زبانی بیماران پارکینسون فارسی زبان
91
105
FA
ژیلا
محمدی
دکتری زبانشناسی، دانشکده زبان و ادبیات دانشگاه علامه طباطبایی
zhmohammadi@yahoo.com
در پژوهش حاضر میزان توانمندی بیماران پارکینسون فارسیزبان در درک و قضاوت اطلاعات نحوی زبان و به طور خاص ساختهای ساده، پیچیده و پرسشی از دیدگاه نظریههای نحوی و عصبشناسی زبان بررسی میشود. آزمودنیهای این پژوهش، بیماران پارکینسون فارسیزبان مرحله ابتدایی و پیشرفته(از هر کدام 3 نفر) است. به منظور اجرای پژوهش، سه آزمون در نظر گرفته شد یعنی آزمون درک نحوی ساختهای ساده، پیچیده و آزمون درک نحوی ساختهای پرسشی. دادههای این بیماران در آزمونهای درک نحوی بیانگر این است که گروه بیماران پارکینسون مرحله ابتدایی در درک ساختهای ساده عملکرد عالی و بینقصی داشتند و گروه بیماران پارکینسون مرحله پیشرفته با وجود اشکالات جزئی در درک این ساختها عملکرد بسیار خوبی را به نمایش گذاشتند. در درک ساختهای پیچیده، گروه بیماران پارکینسون مرحله ابتدایی در مقایسه با گروه بیماران پارکینسون مرحله پیشرفته عملکرد بهتری داشتند. همچنین هر دو گروه در درک ساختهای مفعولی نسبت به ساختهای فاعلی جملات پیچیده دچار اختلال بودند، امّا میزان این اختلال در بیماران مرحله پیشرفته بیشتر بود. ضعف عملکرد بیماران پارکینسون در پردازش ساختهای پیچیده نشانگر آن است که آنها مشکلات بیشتری در اعطای نقشهای تتائی به گروههای اسمی موجود در زنجیرههای نحوی داشتند. ناتوانی ادراکی آنان در ساختهای پیچیده بر پایه نظریههای زبانشناختی قابل توجیه است. با توجه به گسستگی در عملکرد درک نحوی بیماران پارکینسون، این یافته مورد تائید قرارمیگیرد که اختلالات نحوی به صورت موازی و همسان در مهارتهای زبانی نمود پیدا نکرده و نظام نحوی زبان بر اثر آسیب عصبی به صورت همگون مختل نشده است.
بیماری پارکینسون,درک نحوی,قضاوت نحوی,ساختهای ساده و پیچیده,ساختهای پرسشی
https://www.pazand.ir/article_109982.html
https://www.pazand.ir/article_109982_56c5dc7f63baf3376fad70793011597c.pdf