ساختارهای متقابل گاهی حالت پیچیدهای از معنا را به خود میگیرد یعنی ظرفیت فعل با نقشهای معنایی مطابقت ندارد و پیچیدگی زمانی مطرح میشود. این پیچیدگی به لحاظ ساختار صرفی-نحوی میتواند جمله را با چالش درک روبهرو کند. بنابراین زبانها راه حلهای متنوعی را برای نحوه کدگذاری موقعیتهای متقابل در ساختار بند به کار میگیرند. ...
بیشتر
ساختارهای متقابل گاهی حالت پیچیدهای از معنا را به خود میگیرد یعنی ظرفیت فعل با نقشهای معنایی مطابقت ندارد و پیچیدگی زمانی مطرح میشود. این پیچیدگی به لحاظ ساختار صرفی-نحوی میتواند جمله را با چالش درک روبهرو کند. بنابراین زبانها راه حلهای متنوعی را برای نحوه کدگذاری موقعیتهای متقابل در ساختار بند به کار میگیرند. ردهشناسی اخیر این تنوع را از دیدگاههای مختلف نشان داده است، اما برای تعیین اینکه چگونه ویژگیهای صرفی و معنایی مختلف با یکدیگر تعامل دارند و چه ارتباط و همبستگی ضمنی با سایر بخشهای نظام زبانی وجود دارد، به کار بیشتری نیاز است. ردهشناسی نظری اهمیت ساختارهای متقابل را برای درک ما از ساختار دستوری به صورت متقابل زبانی برجسته میکند. در زبان فارسی، ساختار متقابل به طور فنی و جامع بررسی نشده است و در عوض، معمولاً اصطلاح مطابقه در این مورد به کار میرود؛ بنابراین، در این پژوهش قصد بر آن است تا با بررسی نمونههایی از انگلیسی، فارسی و چند زبان دیگر بررسی شود که آیا ساختهای تقابلی تاثیری بر تغییر در ظرفیت فعل دارد؟ و در نهایت آیا میتوان در ساختار متقابل و به اصطلاح «ارجاع متقابل» در مقایسه بینازبانی به همگانی رسید؟ در این راستا، مطالعه حاضر، در چارچوب ردهشناختی، با استفاده از دادههای زبانی و مقایسه بینازبانی صورت گرفته است و همچنین تبیینهای مورد استفاده در چارچوب نظری پژوهش حاضر همسو با آرای ندژالکو (2007) و ایوانز (2008) انجام شده است.
علم ردهشناسی، مطالعه تنوعات نظاممند بین زبانها است. مبحث ترتیب واژه نیز در تعیین شباهتها و تفاوتهای میان زبانها یکی از حوزههای مورد توجه در زمینه ردهشناسی زبان است. در پژوهش حاضر هدف، بررسی وضعیت ردهشناختی گونه محاورهای زبان ارمنی شرقی به لحاظ ترتیب اجزای جمله است. بر اساس مولفههای 24 گانه ترتیب اجزای واژه درایر (1992)، ...
بیشتر
علم ردهشناسی، مطالعه تنوعات نظاممند بین زبانها است. مبحث ترتیب واژه نیز در تعیین شباهتها و تفاوتهای میان زبانها یکی از حوزههای مورد توجه در زمینه ردهشناسی زبان است. در پژوهش حاضر هدف، بررسی وضعیت ردهشناختی گونه محاورهای زبان ارمنی شرقی به لحاظ ترتیب اجزای جمله است. بر اساس مولفههای 24 گانه ترتیب اجزای واژه درایر (1992)، دادههای به دست آمده از طریق مصاحبه با گویشور خانم ارمنی(گویش تهرانی) ساکن تهران تحلیل شده است. بررسی دادهها در این پژوهش حاکی از این است که زبان ارمنی شرقی ترتیب غالب فاعل-مفعول-فعل است. چرا که این زبان در 12 مورد الگوی غالب فاعل-مفعول-فعل یا زبانهای فعلپایانی را از خود نشان میداد و در 6 مورد الگوی فاعل-فعل-مفعول یا زبانهای فعلمیانی در این زبان قابل مشاهده است. در برخی مولفهها نیز هر دو الگو به دست آمد. در مجموع با توجه به نتایج دادههای این پژوهش، زبان ارمنی شرقی گرایش بیشتر به الگوی زبانی فاعل-مفعول-فعل یا فعلپایانی دارد.